

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هفته هشتم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران تحت تأثیر معرفی هفته نخست بازیکنان داخلی مدنظر کارلوس کیروش برگزار شد تا سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال، اسامی ۱۶ بازیکن را برای حضور در اردوی کوتاه مدت هفته جاری معرفی کند. نگاهی اجمالی به این فهرست نشان میدهد بازیکنان وفادار به کیروش با اطمینان از دعوت به اردوهای ملیپوشان بدون تأثیرگذاری در گلهای زده به این اردو دعوت شدهاند. محمد خدابندهلو و محمد محبی تنها بازیکنان دعوت شده به اردوی داخلی تیم ملی ایران هستند که در بازیهای هفته هشتم توانستند برای تیمهای خود گلزنی کنند. بقیه بازیکنان فهرست کیروش تقریبا همانهایی هستند که همواره با وجود مصدومیتهای طولانی و کوتاه مدت، مهر تایید پیرمرد پرتغالی را دارند. شاید به همین دلیل نام وحید امیری با وجود دوری طولانی مدتش از شرایط مسابقه همچنان در فهرست است. دیگر بازیکنان مورد اعتماد کی روش عملکردی کاملا معمولی داشتند. مهدی ترابی امید گلزنی پرسپولیس در تقابل با سپاهان همچون دیدار با تراکتور ناکام بود. او یکی از بازیکنان متوسط سرخ پوشان بود. پورعلی گنجی نیز دو بار از مهاجمان حریف جا ماند اما همچون ترابی به تیم ملی دعوت شد. اتفاقی مشابه آن چه در استقلال و در دعوت از روزبه چشمی رقم خورده است. مردان قابل اطمینان کی روش در حالی به اردوی هفتگی تیم ملی ایران دعوت میشوند که کمترین اثر را در بازیهای باشگاهی دارند. شاید همین اطمینان از حضور در جام جهانی و درخشش احتمالی در این رقابتها ترسی ناخواسته در ساق پای آنها برای پرهیز از مصدومیت ایجاد کرده است. پرسپولیس و سپاهان با داشتن هشت بازیکن ملی پوش مهمترین بازی هفته هشتم را برگزار کردند اما به اذعان اکثر کارشناسان فوتبال، یکی از کسالت آورترین بازیهای فصل را رقم زدند تا نشان دهند چندان انگیزهای برای خودنمایی ندارند و بلیت سفر به قطر در جیب آن ها محفوظ است! با این اوصاف اما تمرینات تیم ملی فوتبال ایران صبح دیروز درحالی زیر نظر کارلوس کیروش برگزار شد که سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در حاشیه این تمرین حرفهای قابل تاملی زد: «باید از فداکاری تیمهای لیگ برتری و خانواده فوتبال ایران قدردانی کنم. در فاصله ۴۲ روز تا آغاز جام جهانی فرصتی فراهم است که بتوانیم با تعهد و تمرکزمان به این از خودگذشتگی پاسخ بدهیم. تعهد به کار و تمرکز کامل، تمام آن چیزی است که از تیم ملی توقع میرود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سرماخوردگی و آنفلوآنزا دو بیماری هستند که این روزها به دلایل مختلفی ابتلا به آن ها افزایش یافته است؛ بیماری هایی که در صورت ابتلای یک نفر به آن، احتمال ابتلای همکاران، همکلاسی و اعضای خانواده هم زیاد است. برای پیشگیری از آنفلوآنزا بهترین راهکار این است که در این روزها واکسن آنفلوآنزا زده شود. از آن جایی که ویروس آنفلوآنزا و سرماخوردگی برای ساعت ها روی سطوحی مثل تاب، سرسره، شیرآب خوری، لیوان، میز و نیمکت مدرسه و... می ماندو حین عطسه و سرفه هم در محیط پخش می شود ؛ رعایت نکردن فاصله، امکان انتقال را افزایش می دهد، برای پیشگیری از ابتلا باید به نکات زیادی توجه کنیم.
شستن دست ها
در طول روز چیزهای زیادی مثل لبه پله برقی، دستگیره در، دکمه آسانسور، عابربانک و... را لمس می کنیم، برای همین ضروری است قبل از خوردن غذا حتماً دست ها را با حوصله به مدت حداقل 20 ثانیه بشوییم.
تمیز کردن محل تجمع ویروس ها
کنترل تلویزیون، در یخچال، کلید برق، صفحه کلید کامپیوتر، وسایل اداری عمومی مثل منگنه و... چیزهایی هستند که محل تجمع ویروس محسوب می شوند. خیلی از ما موقع عطسه و سرفه دستمان را جلوی دهان می گیریم و بعد با همان دست چیزهای مختلف را لمس می کنیم.
برای همین باید هرازگاهی چیزهایی را که احتمال لمس شدن زیادی دارند، ضدعفونی کنیم تا دیگران آلوده نشوند.
استفاده از وسایل شخصی
هرچند می دانیم حوله و مسواک وسایل شخصی هستند اما کنار هم قرار دادن آن ها
می تواند باعث انتقال ویروس شود. همین طور استفاده از ملافه، بالش، قاشق، لیوان و دیگر وسایل شخصی دیگران، احتمال انتشار ویروس و ابتلای افراد را زیاد می کند.
تقویت سیستم ایمنی
خوردن چیزهایی که باعث تقویت سیستم ایمنی می شوند. خوردن آب لیموی تازه با عسل و پرهیز از خوردن کافئین باعث می شود اگر در معرض ویروس قرار گرفتیم، بدن ما واکنش بهتری نشان دهد.
استفاده از دستگاه بخور
مرطوب بودن محیط با قرار دادن یک ظرف آب روی بخاری یا استفاده از دستگاه بخور می تواند به هوای بهتر محیط و کاهش آلودگی ها کمک کند.
اگر علایم سرماخوردگی داشتیم...
اگر احساس سرماخوردگی داشتیم، فرق چندانی ندارد که مبتلا به خود سرماخوردگی شدیم یا علایم آنفلوآنزا را داریم. حتی اگر اطرافیان ما واکسن آنفلوآنزا و کرونا را هم زده باشند، بهتر است فرض را بر این بگذاریم که احتمال ابتلای آن ها هست و تا حد امکان نزدیک آن ها نشویم. به پزشک مراجعه کنیم تا در صورت لزوم تست کرونا بدهیم.
در محیط های عمومی و فضاهای بسته از ماسک استفاده کنیم. اگر فرزندمان بیمار شد، او را به مدرسه یا کلاس های فوق برنامه نفرستیم. دمنوش های مفیدی مثل بابونه مصرف کنیم. سوپ مرغ بخوریم. سیر و زنجبیل را در برنامه بگذاریم و روزی چند بار آب نمک غرغره کنیم. در نهایت فراموش نکنید مصرف دارو ضروری است اما دوره بیماری باید بگذرد پس استراحت را هم فراموش نکنید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


چالش نقش منفی «آتش سرد» برای آقای کارگردان
شاهد احمدلو در گفتوگو با خراسان، از تجربه ایفای نقش در سریال شبکه دو و فعالیت در عرصه کارگردانی و بازیگری میگوید
مائده کاشیان


مردم میپرسند سبیلهات واقعیه؟
گفتوگو با «داش رسول وثوقی» درباره دلایل انتخاب این نوع پوشش، واکنش دیگران به آن و همبازیشدن با «حسین یاری»، «پژمان جمشیدی» و ... در سینما
مجید حسینزاده | روزنامهنگار
لوطیها تقریبا از سال 1340 با این پوشش یعنی کت و شلوار مشکی، کلاه مخملی و سبیلهای تابدار شناخته میشوند. یک لوطی علاوه بر پذیرش منشور اخلاقی لوطیان بهعنوان نخستین کار، باید ظاهرش را هم با جامعه لوطیها یکی میکرد. آنها یک سری ویژگیهایی داشتند که باعث محبوبیتشان بین مردم شده بود، از امین محله بودن، تعصب داشتن روی هم محلهایهایشان، مرام و مسلک مردمیشان و ... . البته لوطیها اگرچه معمولاً سواد درست و حسابی نداشتند و دعوا و درگیریهایشان بیشتر به چشم میآمد اما رعایت برخی موازین اخلاقی و اجتماعی ،ملاک برتری لوطیها در جمع خودشان بود. «داش رسول وثوقی»، یکی از افرادی است که هم اکنون با همین تیپ و پوشش در جامعه زندگی میکند. به سراغ او رفتیم تا درباره دلایل انتخاب این پوشش، واکنش مردم و ... با او گفتوگو کنیم که متوجه شدیم در چند وقت اخیر، پایش به تلویزیون و سینما هم باز شده است. با ما همراه باشید.
از 23 سالگی، کلاه مخلمی سرم گذاشتم
از او بهعنوان اولین سوال، میپرسم که از چه سالی این نوع تیپ را انتخاب کرده است که میگوید: «از سال 87 این پوشش را انتخاب کردم که تقریبا 23 ساله بودم. البته قبلش هم تیپم همینجوری بود ولی کلاه مخملی سرم نمیکردم. منظورم این است که همین لباسها را میپوشیدم، همین مدل سبیلها را داشتم و ... فقط کلاه نداشتم».
عاشق منشور اخلاقی لوطیها شدم
لوطیان برای خود سلسله مراتب و القاب خاصی داشتند و به کسی که تازه وارد گروه لوطیان میشده، «داش» میگفتند. از داش رسول درباره دلایل انتخاب این تیپ خاصش میپرسم که میگوید: «احترام به بزرگتر، دستگیری از محرومان و ضعفا، رکگویی، دفاع از حق، نان خوردن از دسترنج خود و ... مهمترین قواعدی بوده که هر لوطی باید در قدم اول برای ورود به جمع لوطیان رعایت میکرده است. دلیل انتخاب این تیپ هم، عشقم به مردانگی و جوانمردی است. من به شخصه، عاشق منشور اخلاقی لوطیها شدم بنابراین با این پوشش، میخواهم تلنگری زده باشم به همه برای رعایت ادب و جوانمردی در زندگی امروزی که جای خالیاش به شدت احساس میشود.»
بارها مردم پرسیدند که سبیلهات مال خودته؟
وثوقی، 36 ساله است و مغازه فروش قطعات لوازمیدکی خودرو دارد. از او درباره واکنش مردم به تیپ لوطیطورش میپرسم که میگوید: «واکنش مردم خیلی مثبت و خوب است. بعضیها به محض دیدن من، درخواست میکنند که با آنها عکس بگیرم. مردم این تیپ را خیلی دوست دارند چون برایشان یادآور و نشاندهنده مردی و مردانگی و جوانمردی است. با دیدن من زیاد میگویند ماشاءا... . از این پوشش و خاطراتی هم که دارند، زیاد برایم خاطره میگویند. یک بار هم یک نفر با دوستش از کنارم رد میشدند و گفتند سبیلهاش رو! و بعد یکیشان آمد جلو و به من گفت که اینا واقعیه؟ سبیلهات مال خودته؟ موهات طبیعیه؟ از این سوالها هم زیاد از من میکنند. بعضی هم کلاهم را که نباید بگیرند اما میگیرند تا با آن عکس بگیرند و من هم نمیتوانم به آنها نه بگویم چون باید مردمی باشم و مردم را دوست دارم».
مردم به چشم دیگری به ما نگاه میکنند
از او درباره تاثیر این پوشش بر رفتارهایش میپرسم که میگوید: «بهطور کلی پوشش بر رفتارها و شخصیت انسان، خیلی تاثیرگذار است. مردم با دیدن تیپ لوطیوار من توقع دارند فردی که این لباسهای داشی را پوشیده، بد نباشد، باادب باشد، بامعرفت، بامرام، سفرهدار و ... باشد. این تیپها خاص است و با آن نمیتوان هرجایی رفت، با هر کسی نمیتوان گشت، باید همیشه سنگین باشید و به مردم احترام بگذارید. به طورکلی رفتار انسان با این لباس تغییر میکند. کسی که این لباسها را میپوشد باید خیلی مراقب باشد چون با یک رفتار اشتباه، نگاه مردم به او و این پوشش عوض میشود. مردم به چشم دیگری به ما نگاه میکنند و باید مراقب باشیم.»
اهل گرمکردن عروسیها نیستم
«خانوادهام هم موافق این پوششم هستند. من ازدواج کردم و 2 فرزند دارم که آنها هم تیپ من را دوست دارند». داش رسول با این مقدمه ادامه میدهد: «من یک اخلاقی دارم که باید احترام این لباس را نگه دارم. من تنها کسی در ایران هستم که کلاه مخملی دارد و اهل این نیستمکه در عروسیها برای گرمکردن مجالس شرکت کنم. بیشتر افراد با این نوع تیپ و پوشش،امروزه اهل نمایش بازی کردن و حضور در عروسیها و انجام حرکات موزون و ... هستند اما من اصلا این کارها را انجام نمیدهم. بچه ها هم تیپ من را دوست دارند.»
«حسین یاری» از دیدنم تعجب کرد!
او با این توضیح که چند وقتی است در خط بازیگری هم رفته، میگوید: «در سریال نوروز رنگی با «علی مسعودی» و فیلم سینمایی «بخارست» با آقای «حسین یاری»، «پژمان جمشیدی»، «علی کاظمی» و ... همبازی شدم. آنها من را در یک تله فیلم دیده بودند و به من خبر دادند که برای تست بازیگری بیا. حسین یاری، وقتی من را دید هم خیلی خوشحال شد و هم خیلی تعجب کرد. به من گفت که ماشاءا...، تیپ شما عالی است و همیشه مرام در وجودت بماند. بعدش هم گفت که با دیدنم تعجب کرده چون فکر میکرده دیگر از این تیپها در جامعه امروزی نیست اما بهنظرم این تیپ که نشانه مردانگی و جوانمردی است، باید باشد تا بچهها ببینند و یاد بگیرند. باید به اصالت ایران و ایرانی بودنشان افتخار کنند».
لوطیگری با عشق به امامحسین(ع) گره خورده است
لوطیان در برگزاری مراسم عزاداری، برپایی تکایا، دستهها و شور ایجاد کردن در ایام عزاداری محرم و صفر نقش بسیار مهمی داشتند و حتی نمود ظاهری دستهها در دهههای قبل بودند. حضور فعال در این مراسم تأثیر زیادی بر کسب احترام در جمع لوطیان برایشان داشته است. از داش رسول درباره این موضوع میپرسم که میگوید: «لوطیگری با عشق به امامحسین(ع) و جوانمردی امام علی(ع) گره خورده است. امام حسین(ع)، نماد مردانگی و جوانمردی و مرام و صفاست. آرزوی همه ماست که بتوانیم در مسیر ایشان و پدرشان امامعلی(ع) برای پاسداشت مقام بزرگشان قدمی برداریم».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یکی از عجایب هفتگانه جهان که با اسرار فراوان و رازهای ناگفته اش داستان عاشقانه ای هم پشت سر خود دارد به چالش بزرگی تبدیل شده و بحث های زیادی درباره آن به وجود آمده است. چندماه پیش بود که اعضای حزب حاکم، بهاراتیا جاناتا درخواست کرده بودند درهای ۲۰ تالار تاجمحل که همیشه قفل هستند بازشوند. این گروه میخواهند با باز شدن قفل این تالارها، تاریخ واقعی این بنا روشن شود. اما قضات دادگاه عالی با این درخواست موافقت نکردند. این در حالی است که به تازگی«راجیش سینگ» رئیس حزب حاکم «بهاراتیا جاناتا» دادخواستی را به دیوان عالی هندوستان فرستاده و خواهان تشکیل یک «کمیته حقیقتیاب» برای تحقیق در زمینه منشأ و «تاریخ حقیقی» تاج محل شده است. حزب حاکم هند معتقدند گرچه گفته شده اکبر شاه گورکانی امپراتور هندوستان تاج محل را ساخته اما هیچ شواهد علمی برای اثبات این واقعیت وجود ندارد!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه حوادث-برای بیماری قلبی باید شش شمع خصوصی بسوزانی و چهار شمع هم برای بهبودی سردردتان! وقتی هزینه های شمع سوزی را در بانک ... تهران واریز کردید، 27 جلسه هم باید تله پاتی بگیرید به این صورت که ساعت 6 صبح به مدت 10 دقیقه تمرکز کنید و تنها به بیماری خود بیندیشید که رو به بهبودی است! اما تعداد شمع ها و جلسات تله پاتی بعد از انرژی های صوتی که به صورت تلفنی یا ماهواره ای می فرستم متفاوت است و هزینه های بیشتری دارد. البته اگر از محصولاتی که دستم به آن خورده و انرژی گرفته اند خریداری کنید برای چندین سال از انرژی خدادادی من استفاده می کنید و...
این ها قسمتی از ادعاهای مدعیان دروغین انرژی درمانی است که معروف ترین آن ها «اکبری» نام دارد و لقب «دکتر» را نیز یدک می کشد. او در سال 82 در مشهد و با شکایت پزشکان در حالی دستگیر و روانه زندان شد که به عنوان «انرژی درمانگر» از مردم و بیماران مستاصل کلاهبرداری می کرد. وی مدعی بود که نوعی قدرت خدادادی در دستانش وجود دارد که وقتی آن را به بیماران نزدیک می کند هر نوع بیماری لاعلاج و به ویژه سرطان های بدخیم را از بین می برد. بعد از لو رفتن ماجرای کلاهبرداری های این مدعی دروغین، او به خارج از کشور گریخت و اکنون سال هاست با راه اندازی یک شبکه ماهواره ای به صورت «صوت درمانی» در حالی با جان بیماران صعب العلاج بازی می کند که مدعی است بیماران نیاز به عمل جراحی با توصیه های اورژانسی پزشکان هم ندارند و تنها با واریز مبالغ دریافت انرژی صوتی و شمع سوزی یا خرید محصولاتی مانند انگشتر، گردنبند، دست بند، جاسوئیچی و... از وی بهبود می یابند و اگر خوب نشدند حتما افرادی در خانواده یا اطرافیان وی هستند که «انرژی منفی» می فرستند و اعتقادی به شفای دستان «اکبری» ندارند! که این گونه جان بیماران مستاصل و درمانده به خطر می افتد و آنان در سکوت غریبی با این ادعاهای دروغین در واقع به قتل می رسند!
دستگیری مدعی دروغگو
به همین دلیل سراغ خبرنگار پیش کسوت روزنامه خراسان رفتیم که پرونده وی را در مشهد پیگیری کرد. «سیدخلیل سجادپور» درباره ماجرای دستگیری این فرد به اتهام کلاهبرداری و ادعاهای دروغین انرژی درمانی گفت: این فرد مدعی انرژی درمانی چند سال بود که بدون هیچ گونه مجوز پزشکی در کشور فعالیت می کرد به گونه ای که در تابستان سال 82 دیگر در سالن های ورزشی بزرگ یا ورزشگاه ها جلسات انرژی درمانی برگزار می کرد و به صورت عمومی بین 10 تا 15 هزار تومان ورودی می گرفت و جلسات خصوصی هم برای بیماران پولدار و خاص می گذاشت که مبالغ هنگفتی تا 300 هزار تومان از آنان دریافت می کرد و مدعی بودکه چون بیماران به او نزدیک هستند، بنابراین انرژی بیشتری می گیرند! پس باید پول بیشتری پرداخت کنند، اما خوشبختانه در دی سال 82 با شکایت حدود 30 نفر از بیمارانی که فریب شیادی های این فرد را خورده بودند، پرونده ای در شعبه 41 دادگاه عمومی وقت به ریاست قاضی مهدی معینی تشکیل شد که این قاضی مقتدر با جدیت و قاطعیت کم نظیری به شکایت بیماران رسیدگی و مدعی انرژی درمانی حدود 9 ماه در زندان وکیل آباد مشهد تحمل کیفر کرد اما بعد پرونده با دستور رئیس وقت قوه قضاییه در تهران رسیدگی شد که متاسفانه نتیجه خوبی برای بیماران مستاصل نداشت.
خاطره ای دردناک و تلخ
«سجادپور» به خاطره ای دردناک از آن روزها اشاره کرد و گفت: یک روز در اتاق قاضی معینی بودم که شاکیان شکایت های خود را مطرح کردند که تا حدود ساعت 2 بعدازظهر طول کشید. وقتی به همراه قاضی از دادگاه بیرون آمدم ناگهان مردی نفس نفس زنان در حالی از پله های دادگستری در بولوار شهید قرنی بالا آمد که نوجوان 16 ساله ای را روی دوشش گرفته بود. او وقتی به مقابل قاضی رسید، پسرش را جلوی پای قاضی روی زمین گذاشت و گفت: از شیراز برای ثبت شکایت در پرونده «ع-الف» آمده ام. وقتی با پاسخ مقام قضایی رو به رو شد که الان دیگر دادگاه تعطیل است، اشک ریزان گفت: آقای قاضی من این نوجوان افلیج را چگونه در آغوشم به این سو و آن سو بکشانم؟ قاضی مهدی معینی با شنیدن این جمله، دوباره پرونده را گشود که آن مرد گفت: آوازه دکتر قلابی انرژی درمانی همه جا پیچیده بود که یک روز فرزندم گفت: مرا هم نزد آن دکتر ببر! شاید پاهایم خوب شود و من هم مانند دوستانم راه بروم اما من پولی نداشتم چون می گفتند مبلغ انرژی درمانی خصوصی 300 هزار تومان است! از سوی دیگر هم وقتی با هزار بدبختی شماره تلفنی پیدا کردم به من گفتند که دکتر فقط سه روز در تهران است و بعد به خارج ازکشور می رود. فرزندم زمانی که این حرف ها را شنید با چشمانی اشک آلود رو به من کرد و گفت: پدر، تو نمی خواهی من خوب شوم!
این جمله فرزندم قلب مرا آتش زد! به ناچار تلویزیون خانه ام را فروختم و او را نزد این دکتر قلابی بردم که هیچ تاثیری نداشت...
لورن شعبده باز
خبرنگار پیش کسوت روزنامه خراسان همچنین به یکی از اخبار درج شده در روزنامه خراسان اشاره کرد و گفت: او در واقع یک کلاهبردار حرفه ای بود که از عواطف و احساسات مردم یا عقاید مذهبی آنان با صوت خوبی که داشت، سوء استفاده می کرد و رقم های کلانی به جیب می زد به گونه ای که آن زمان چندین میلیارد تومان در حساب بانکی وی توقیف شد، اما او در یکی از جلسات دادگاه که خبر آن با عنوان «من شعبده بازم!» در صفحه 10 روزنامه خراسان درج شد، به صراحت به رئیس دادگاه گفت: من در فرانسه شعبده بازی می کردم و به لورن شعبده باز معروف بودم که من هم با همین عنوان در روزنامه جلسه دادگاه را چاپ کردم.«سیدخلیل سجادپور» افزود: او که مدعی بود مدرک دکترا دارد و جایزه نوبل هم گرفته است، فقط توانست یک مدرک دیپلم با معدل 10 و 13صدم به دادگاه ارائه کند. همچنین مشخص شد که هیچ جایزه ای هم در کار نبود و همه چیز دروغ است.
ادعای بهبودی بیماران دروغ بود!
این خبرنگار کهنه کار خراسان درباره ادعاهای شفای بیماران با انرژی درمانی هم گفت: روزی در یکی از جلسات دادگاه، وقتی «ع-الف» مدعی شد که هزاران نفر را شفا داده است! قاضی معینی به او گفت: اگر فقط یک نفر از بیماران را به دادگاه معرفی کنی که مدارک پزشکی او، بیماری و بهبودی اش بعد از انرژی درمانی را ثابت کند، از همین جا تو را آزاد می کنم ولی او هیچ گاه نتوانست بیماری را به دادگاه معرفی کند.
«سجادپور» ادامه داد: در همین حال این مدعی شیاد، مناظره ای با یکی از پزشکان انجام داد که بسیار رسوا شد تا حدی که با عصبانیت از پشت میز بلند شد و قصد داشت خانم دکتر را کتک بزند که فیلم این مناظره هم موجود است چرا که خانم دکتر به او گفت: شما می گویید هر کسی به دستان من نزدیک تر باشد انرژی بیشتری می گیرد، پس افرادی که در آخر صف هستند، هیچ انرژی نمی گیرند! پس چگونه مدعی می شوید که از طریق امواج ماهواره ای انرژی می دهید و مردم را سرکیسه می کنید؟
آدم کشی های ماهواره ای ادامه دارد!
این فعال رسانه ای درباره مدعیان ماهواره ای انرژی درمانی هم گفت: همین فرد متاسفانه با ارائه یک شماره حساب بانک خصوصی در یکی از شعبه های تهران به نام «علیرضا-ح» هنوز هم از بیماران مستاصل و لاعلاج کلاهبرداری می کند و به سوء استفاده از اعتقادات مذهبی مردم روی آورده است. «سجادپور» تصریح کرد: او با خواندن اشعاری از ترانه های خوانندگان قبل از انقلاب یا برخی ادعیه عربی مدعی است که انرژی را به صورت صوتی به بیماران می دهد و از آنان می خواهد که فعلا برای درمان دست نگه دارند و به دریافت انرژی و شمع سوزی در مناسبت های مذهبی اکتفا کنند. او ادعا می کند هر کسی گردنبند، جاسوئیچی یا انگشترها را به مبالغ بیشتری (ده ها میلیونی) خریداری کند تا چند سال از آن انرژی می گیرد! و دیگر نیازی به پزشک ندارد!
انتقاد از متولیان امور درمانی
خبرنگار پیش کسوت روزنامه خراسان همچنین با انتقاد از متولیان امور درمانی گفت: همه می دانند که این ها شگردهای آشکار کلاهبرداری و مداخله در امور درمانی است که جان بیماران را به مخاطره می اندازد اما نمی دانم چرا هیچ کدام از مسئولان امور درمانی شکایتی را در این باره مطرح نمی کنند تا دستگاه قضایی از طریق پلیس بین الملل (اینترپل) او را تحت تعقیب قرار دهد تا این گونه بیماران ناآگاه یا فریب خورده به راحتی و در سکوتی عجیب جان خود را از دست ندهند! البته مدعی العموم نیز باید وارد عمل شود و شماره حساب های او در کشور را مسدود کند و عوامل مرتبط با این گونه شیادی ها را به مجازات برساند تا این خرافات در بین مردم رایج نشود چرا که او اکنون مدعی است که تومورهای مغزی بیماران سرطانی را با تله پاتی و خواندن اشعار از بین می برد!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در خانه ما وقتی کسی برای انجام کارهای شخصیاش به دیگری دستور میدهد، فوری با چنین جملهای مواجه میشود: «پاشو ببینم، مگه اینجا هتله؟» هتل برای ما نماد جایی است که در آن از کار کردن معاف هستی و میتوانی پایت را روی آن یکی پا بیندازی و ریلکس کنی. اصلا راستش را بخواهید سفر کردن را بهخاطر هتلش دوست داریم؛ چندروز اقامت در جایی که همه کارهایت را دیگران انجام میدهند، از پختوپز و رفتوروب گرفته تا خرید و بردن لباسها به خشکشویی و هر کار کوچکوبزرگ دیگری. یکجا جمع کردن امکانات رفاهی مثل سالن ورزشی و استخر و کافیشاپ و سینما و... هم که از گشتن توی شهر و ماندن در ترافیک بینیازت میکند، دلیل علاقه دیگر ما به هتل است البته حواسمان هست که این دلبستگی به وابستگی تبدیل نشود چون بعد از چند روز باید برگردیم خانهمان و به همدیگر یادآوری کنیم: «پاشو کارهات رو خودت انجام بده، اینجا هتله مگه؟» اما کمی بالاتر از خانه ما عدهای در «هتل» زندگی میکنند، نه برای یک هفته و یک ماه بلکه برای همیشه. خانه آنها درواقع هتلهایی مسکونی است که همه امکانات یک هتل را دراختیارشان قرار میدهد. چطور و چقدرش را در این پرونده خواهید خواند.
هتلینگآپارتمان دقیقا چیست؟
فرقی ندارد اسمش را چی صدا بزنید؛ هتلینگ آپارتمان، هتل مسکونی، هتلبرج یا مجتمع مسکونی با ارائه خدمات هتلینگ. همه اینها به واحدهای مسکونی گفته میشود که ساکنانش را از انجام کارهای خانهداری بینیاز و طیف متنوعی از خدمات رفاهی را در محل سکونتشان فراهم میکند. در ادامه با این نوع خدمات و امکانات در سه هتل مسکونی واقع در تهران و مشهد آشنا میشوید.
1. هتل مسکونی «گاف»|تهران
واحدهای 580متری 5خوابه، متری 112میلیونو800هزار تومان
هتل مسکونی «گافِ» تهران در زمینی به مساحت 1040مترمربع در 9طبقه، چنین امکاناتی برای ساکنانش فراهم میکند: فضایی برای قرارهای کاری، استخر، سونای خشک، سونای بخار و جکوزی، سالن ورزشی با تجهیزات کامل و دارای سیستم صوتی مدرن، سالن بیلیارد، اتاق ماساژ، سالن اجتماعات چندمنظوره مجهز به سیستمهای مدرن صوتی و تصویری، سالن بیلیارد، فضای ویژه ورزشهای خانگی مثل ایروبیک، باراسل، یوگا و پیلاتس، روفگاردن (بام سبز)، فضای سبز و محوطهسازی دارای فضاهای باز و مسقف برای استفاده در فصول گرما و سرما، Office room دوبلکس در طبقه همکف برای هر واحد بهصورت مستقل، سیستم صوتی در لابی، سیستم هوشمند برای کنترل روشنایی، گرمایش، سرمایش و کنترل پردهها، یک لاین آسانسور پرسرعت 10نفره مجهز به سیستم کدینگ (کد امنیتی مخصوص هر طبقه)، یک واحد 70متری دوبلکس سرایداری. از آنجاییکه تمام واحدهای متری صدوچندمیلیونی این مجتمع بهفروش رفتهاند، مشاوران املاک دلیلی نمیبینند که چیزی درباره هزینه خدمات هتلینگ این مجتمع به بیرون درز کند.
2. هتلبرج «دال»| کرج
واحدهای150 تا 300متری، قیمت: نامعلوم
هتلبرج «دال» نه در وبسایتش قیمت نوشته و نه در تماس تلفنی اطلاعات میدهد. وقتی از اپراتور میپرسم واحدها متری چند قیمت میخورند، میگوید: «باید دعوتتون کنم تشریف بیارید، از نزدیک پروژه رو ببینین و راجع به قیمت حرف بزنیم». بهنظر میرسد این مجتمع ،راهبرد «قیمتگذاری براساس ذهنیت خریدار» را ترجیح میدهد. در وبسایت «دال» نوشته شده که این مجتمع بیش از۵۰ نوع خدمات هتلی به ساکنانش ارائه میکند: اتاق پزشک با پزشک مستقر و امکانات درمانی بهصورت شبانهروزی، استخربام درکنار روفگاردن با امکان استفاده از حمام آفتاب، سه باغ عمودی 80 تا 100متری در سه طبقه مختلف، آرایشگاه مردانه و زنانه، خانه کودک با دسترسی به فضای سبز، اتاق خواب ساکت، سرویس بهداشتی مخصوص کودک و فضای بازی، سالن مراسم مجهز به امکانات صوتی، تصویری و آکوستیکی شامل لابی و رختکن مجزا، سینما، مجموعه تفریحی و شهربازی اختصاصی شامل بازیهای فکری، کامپیوتری و بیلیارد، مجموعه ورزشی و آبی شامل استخر بانوان، استخر آقایان، استخر کودک، سونای خشک، جکوزی گرم، اتاق ماساژ و حمام سنتی، یک مجموعه هتلی شامل 9 واحد سوئیت با لابی اختصاصی و دسترسی مستقل و شبانهروزی برای پذیرایی از مهمانان ساکنان و خانه فرهنگ شامل اتاق آموزش، اتاق موسیقی و کتابخانه.
3. هتلبرج «ب»| مشهد
واحدهای 180 تا 650متری، متری 80 تا 130 میلیون تومان
واحدهای 180 تا 650متری این هتلبرج هم مثل موارد قبلی، به امکانات ابتدایی (تعریف کلمه «ابتدایی» در این پرونده با آنچه در فرهنگلغت آمده، متفاوت است) شامل رستوران، کافیشاپ، مجموعههای آبی و سالن ورزشی مجهز هستند که دیگر نیازی به تکرارشان نیست. اما بشنوید از خدمات ویژهای که شباهت این مجتمع مسکونی را به هتل، انکارناپذیر میکند؛ یک پارکمن، هر روز خودروی ساکنان را جلوی برج تحویل میگیرد، پارک میکند و هر زمان اراده کنند، مقابل مجتمع به آنها تحویل میدهد. کارواش تماماتوماتیک، خشکشویی مرکزی برای شستوشوی پوشاک ساکنان بهصورت دورهای و سیستم خانهداری که در آن افرادی بهصورت دورهای کار نظافت واحدها را انجام میدهند. تاکسیسرویسهای اختصاصی برج، خدماتی مثل سرویس مدارس، سرویس کار، خدمات کارپردازی و دیگر جابهجاییهای ساکنان و مهمانان آنها را انجام میدهند. سیستم خدمات عمومی برج هم بهصورت شبانهروزی آماده دریافت سفارشهای خرید ساکنان و تحویل آنها به در خانهشان است.
یک متر خانه-هتل
200 تا 300میلیون تومان!
تماس با چند مشاور املاک برای بهدست آوردن اطلاعات بیشتر درباره ساکنان و هزینههای
هتلهای مسکونی
همانطور که خواندید، قیمت این خانهها بهطرز باورنکردنی بالاست اما آن چندصدمیلیونی که بابت هر مترمربع گرفته میشود، ربطی به خدمات هتلینگ ندارد و هزینه استفاده از این خدمات ویژه روی حق شارژ ماهانه حساب میشود. چه کسانی توانایی پرداخت چنین مبالغی را دارند؟ گفته میشود مشتریان هتلهای مسکونی کارخانهدارها، پزشکان، تاجران، ورزشکاران و هنرمندها هستند. با یک مشاور املاک در تهران تماس میگیرم تا اطلاعات بیشتری بهدست بیاورم. «قاف» که یک آپارتمان 130میلیاردتومانی در تهران را آگهی کرده، بهخیال آنکه مشتری به تورش خوردهاست، مکالمه را گرموصمیمی شروع میکند اما سوالها را که میشنود، انگار احساس خطر کند، با شک و تککلمهای پاسخ میدهد. میپرسم ساکنان این خانهها بیشتر از چه قشری هستند، جواب میدهد: «از همهنوع قشری!» و در واکنش به تعجب و اصرارم برای دریافت پاسخ دقیقتر، در توضیح شغل ساکنان این خانهها یک کلمه میگوید «بیزینس» و اضافه میکند اطلاعات شخصی مشتریانش را به کسی نمیدهد. قاف میانگین قیمتی هتلهای مسکونی را بین متری 200 تا 300میلیون تومان اعلام میکند و سوالم درباره هزینه خدمات هتلینگ را بیپاسخ میگذارد. این همه رازداری برای چیست؟ با یک بنگاه معاملات ملکی در کیش تماس میگیرم، اینبار درقالب مشتری. آقای «میم»، یکی از برجهای مشهور در مجاورت دریا را به من پیشنهاد میکند که واحدهای 60 تا 200متریاش از متری 120میلیون تومان قیمت میخورد تا متری 300 میلیون تومان و خدمات هتلینگ اش را اینطور توضیح میدهد: «استخر، کارواش و هر 15روز یکبار نظافت کامل خانه که هزینهاش روی شارژ حساب میشود». قبض آب و برق و گاز را هم همین حق شارژ پوشش میدهد که میشود بهعبارتی، متری 28هزار تومان. یعنی اگر یکی از واحدهای 200متری را بپسندید، باید ماهانه حدود 6میلیون تومان هزینه هتلینگ بپردازید، با توجه به این نکته که خدمات هتلینگ این مجتمع بهپای هتلهای مسکونی که قبلتر ذکرشان رفت، نمیرسد. نکته مهم آنکه تعداد این هتلهای مسکونی در شهرهای بزرگ نهتنها کم نیست بلکه رو به افزایش است. با دو پروژه درحال ساخت در تهران تماس میگیرم که پیشفروششان آغاز شدهاست؛ یکی در قیطریه و دیگری در الهیه؛ قیمتها بهترتیب از متری 140 و 250میلیون تومان شروع میشود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.